Performancing Metrics

انتخابات و فرصت سازی در شرایط نابرابر! | اتاق خبر
کد خبر: 316472
تاریخ انتشار: 21 بهمن 1394 - 10:59
اردشیر پشنگ
جریان های میانه رو و تحول خواه و اصلاح طلب به رغم رد صلاحیت بیشتر چهره های شناخته شده و صاحب شانسشان تاکید بر شرکت در انتخابات کرده اند، لذا به نظر می رسد آنها می بایست بدنبال فرصت سازی در شرایط نابرابر در انتخابات پیش رو باشند

اتاق خبر: رد صلاحیت نسبتاً گسترده نامزدهای نزدیک به جریان اصلاح طلبی باعث ایجاد واکنش های مختلفی در میان گروهها و قشرهای مختلف اجتماعی و سیاسی شده است برخی همانند جمعی از اساتید دانشگاه با ارسال نامه سرگشاده ای به رئیس جمهور از او خواسته اند تنها برگزار کننده یک انتخابات رقابتی باشد و در ادامه نوشته اند رد صلاحیت های گسترده فعلی باعث شده است تا عملاً این انتخابات از وضعیت رقابتی خارج شود برخی دیگر نیز اما حضور در انتخابات را تحت هر شرایطی تنها راه عبور از وضعیت فعلی قلمداد می کنند و معتقدند که در هر صورتی می بایست با رقیب که توان و امکانات و شرایط بسیار بهتری دارد دست و پنجه نرم کرد و از عنصر موج سازی برای ایجاد حمایت مردمی از کاندیداهای باقیمانده استفاده کرد. حال گروههای مختلف سیاسی که رضایت چندانی از روند موجود در تایید و رد صلاحیت ها ندارند در این روزهای باقیمانده می بایست به این سئوال اساسی پاسخ دهند: در انتخابات شرکت کنند یا خیر؟ به عبارتی دیگر انتخابات پیش رو به رغم همه شرایطی که دارد آیا یک فرصت محسوب می شود یا تهدید؟ و اگر می خواهند شرکت کنند چگونه از شرایط به زعم آنها نابرابر فعلی بدنبال فرصت سازی برای رقابتی جدی تر باشند؟

قاعدتا برای هر دو وضعیت موجود در سئوال می توان دلایل و استدلال و استنادات مختلفی را برشمرد یعنی از منظری این وضعیت یک تهدید به شمار می رود و شرکت در رقابتی نسبتاً نابرابر با رقیب باعث می شود که احتمال شکست و کاهش اعتبار گروههای مدعی بیشتر شود اما از سوی دیگر انتخابات می تواند به مثابه یک فرصت نیز به شمار رود چون عملاً صندوق های رای از معدود راههای قانونی ایجاد تغییر، تحول و اصلاح در سطح جامعه به شمار می روند لذا با توجه به محدودیت های انتخاباتی و مشخص بودن زمان ها و فواصل بین آنها، می بایست سعی کرد در هر دوره ای با یک استراتژی منسجم به گونه ای مشارکت کرد و آرایش سیاسی را آنچنان چید تا در یک بازده زمانی مشخص حرکت گروهی و با بعضاً عمومی و ملی را به سمت نقطه مطلوب برنامه ریزی کرد.

حال اگر فرض دوم را مبنای واکنش به انتخابات در نظر بگیریم در این شرایط می بایست به دقت و سرعت به نقاط ضعف و قوت خود و رقیب توجه کرد و بر اساس آن و نیز فاکتورهای محدود کننده ای نظیر عنصر زمان، فقدان امکانات برابر برای تبلیغات، عدم مشهوریت بیشتر چهره های باقیمانده کاندیدا در لیست و ... یک استراتژی با تاکتیک های تقویت کننده مختلف را چید. یکی از این تاکتیک ها می تواند این باشد که اگر عناصر تندرو موثر در انتخابات با هر ابزاری تلاش کرده و می کنند تا یک جریان بخصوص راهی به مجلس آینده پیدا نکند، جریان مقابل هم می تواند با ابزارها و بخصوص آرای مردمی که در عقبه خود دارد (و یا مدعی آن است) کاری کند تا ورود تندروها به مجلس سخت تر شود و تا جاییکه شود مانع از پیروزی آنها و تبدیل شدنشان به اکثریت شود، یکی از حربه های موثر برای اینکار حمایت منسجم از کاندیداهای کمتر شناخته شده باقیمانده در لیست، حمایت از مستقل ها و همچنین حمایت از رقبای میانه رو در اردوگاه رقیب در مقابل تندروهاست. البته اولویت این حمایت ها نیز قاعدتاً بسته به شرایط شهرها و حوزه های مختلف انتخاباتی متغیر است. بطور مثال در تهران و شهرهای بزرگ ارائه یک لیست منسجم بصورت ترکیبی از سه گروهی که یاد شد می تواند باعث نوعی همگرایی در بین رای دهندگان شده و شانس پیروزی این لیست را بیشتر کند.

در برخی حوزه ها که تعدد میان کاندیداهای میانه روی کمتر شناخته شده زیاد است تلاش کرد با انجام جلساتی با حضور افراد موثر در آن مناطق از این تعدد کاست و برخی از کاندیداها به نفع برخی دیگر که شانس بیشتری برای پیروزی دارند انصراف دهند تا بدین طریق از خورد شدن آرا در مقابل رقبا جلوگیری کنند این وضعیت عمدتاً در شهرستانها و 175 حوزه انتخابیه که تنها یک نفر را راهی مجلس می کنند عمومیت دارد

همچنین نکته دیگر این است که در برخی حوزه ها که تعدد میان کاندیداهای میانه روی کمتر شناخته شده زیاد است تلاش کرد با انجام جلساتی با حضور افراد موثر در آن مناطق از این تعدد کاست و برخی از کاندیداها به نفع برخی دیگر که شانس بیشتری برای پیروزی دارند انصراف دهند تا بدین طریق از خورد شدن آرا در مقابل رقبا جلوگیری کنند این وضعیت عمدتاً در شهرستانها و 175 حوزه انتخابیه که تنها یک نفر را راهی مجلس می کنند عمومیت دارد.

اما در برخی مناطق و حوزه ها و یا بطور ویژه تر در انتخابات خبرگان می بایست از کاندیداهای میانه روی رقیب در مقابل کاندیداهای تندروتر حمایت کرد و به همان میزانی که از مردم برای حمایت از لیست مطلوب درخواست حمایت می شود می بایست برای حمایت از لیست های اینچنینی اما بهتر از وضعیت نامطلوب درخواست حمایت کرد.

در چنین روندی اگر یکدستی و هماهنگی میان رهبران و چهره های موثر وجود داشته باشد می توان امید داشت در مجلس شورای اسلامی یک اکثریت میانه رو شامل دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا قدرت را بدست بگیرند که این امر باعث کنترل و مدیریت اقلیت محتمل تندرو در مجلس آتی خواهد شد در چنین وضعیتی حتی اصلاح طلبان نیز می توانند برای دستیابی به مناصب اصلی مجلس خود را صاحب شانس بدانند اما در مجلس خبرگان با توجه به ترکیب موجود کاندیداهای موجود می توان امید داشت یک اکثریت شکننده اما دارای رای اصلی از میانه روها تشکیل شود! حال باید دید در این روزهای اندک باقیمانده اصلاح طلبان و میانه روها که هردو اصولگرایان تندرو را خطری برای خود و حتی روندهای جاری در کشور و منطقه می پندارند توان همگرایی و ایجاد یک استراتژی منسجم و هماهنگ را دارند یا خیر؟

کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید