Performancing Metrics

واقع گرایی نسبت به پتانسیل و جایگاه معدنی کشور | اتاق خبر
کد خبر: 341092
تاریخ انتشار: 21 اردیبهشت 1395 - 00:11
بهمن رشیدی

شاید بسیاری از ما این مطلب کوتاه را شنیده و یا خوانده باشیم که :

" ژاپنی ها در همان کلاس اول دبستان، با بچه هایشان اتمام حجت می کنند. نقشه ژاپن را می گذارند جلوی دانش آموزان و می گویند: ببینید این ژاپن کوچک ماست، ببینید! ژاپن ما نفت ندارد، گاز ندارد، معدن ندارد، زمین اش محدود است و...

ولی بلعکس ، در سرزمینمان باغرور به بچه ها مي گويند: ببينيد ايران سرزمین بسیار وسیعی است وهمه چيز دارد! سرشار از منابع طبیعی است .ايران نفت وگاز دارد، ذخایر معدنی بسیار دارد ،جنگل و دريا دارد و...
نتيجه اش مي شود توهم و احساس غنا و بی نیازی کامل وايجاد تلفيقي از تنبلي اجتماعي و حتي طلبکاري که به اشتباه به آن مي گوييم غرور ملي! "

آری ، ایران به لحاظ جایگاه خاص زمین شناختی جزو مناطق مستعد جهان است و پتانسیل مناسبی برای یافتن منابع و ذخایر معدنی دارد ولی تنها این پتانسیل کافی نیست. همین موضوع سبب شده که از دیدگاه فرهنگی باورهای نادرستی در این زمینه بوجود آید و به سطوح مدیریتی نیز تسری یابد. نخست اغراق و خود بزرگ بینی در اینکه سرتاسر سرزمینمان پر از در و گوهر وانبوهه ای از مواد معدنی است .نکته دیگراینکه به غلط تصور می شود که اگر این منابع دست نخورده باقی بماند ،نسلهای آینده از آن بهره مند خواهند شد! دریغ از آنکه با رشد سریع فن آوری و جهش در تولید مواد نو ترکیب ،بسیاری از مواد معدنی ارزش خود را از دست داده اند. باور دیگر آنکه معدن دار و سرمایه گذار معدنی را غارتگر بر می شمرند و همچنان تلقی تاراج منابع معدنی وثروتهای ملی توسط بیگانگان در باور برخی وجود دارد که گاه دستمایه جراید شده و مشکل آفرین می شود.

همین تفکرات سبب شده  که هر از چندگاهی ، استخراج و صادرات مواد معدنی با مذمت خام فروشی مورد بی مهری قرار گیرد و در برخی موارد شعار خودکفایی وعدم وابستگی به مثابه سدی مستحکم در برابر خارجی ، چه سرمایه گذار و چه دارندگان دانش فنی مطرح می شود. تردیدی در ایجاد ارزش افزوده در فراوری مواد و صنایع معدنی مترتب بر آن نیست  ولی در حالی که مدیریت ،منابع مالی و دانش فنی  تولید وجود ندارد ،آیا باید استخراج و فروش مواد خام معدنی را متوقف کرد تا  فرصت های تجاری  و بازار این مواد را به رقبا واگذار کنیم؟ عدم استفاده از این منابع و ذخایر و از دست دادن فرصت ها ، در حکم همان یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت : نه ، نخریدند ، ولی تمام شد!

واقعیت این است که برخلاف ادعاها یی که با دیدگاه اغراق آمیز این روزها در مصاحبه ها ،جراید و خبرها می آید ، ایران جایگاه قابل توجهی در میان کشورهای معدنی دنیا ندارد. بخش معدن ایران در تولید ناخالص ملی کشور(GDP) سهم ناچیز 1 درصدی دارد .در حالی که سهم بخش معدن در کشورهای معدنی همچون روسیه ، گینه ،شیلی ،آفریقای جنوبی ،اوکراین ،استرالیا، برزیل، پرو ، چین ،هند ، آمریکا و کانادا، 5  تا 20 درصد از تولید ناخالص ملی این کشورها را شامل می شود. این اغراق و بزرگنمایی به جایی رسیده که گاه شعار" معدن در برابر نفت " نیز مطرح می شود! براساس آمار، ایران 13 درصد از منابع هیدورکربنی (نفت وگاز) و 7 درصد از منابع معدنی دنیا را به خود اختصاص داده است. یعنی در خوشبینانه ترین حالت ،پتانسیل بهره گیری از منابع معدنی کشور، نصف پتانسیل منابع هیدروکربنی است. این در حالی است که در شرایط کنونی بخش نفت و گاز کشور سهم 15 درصدی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است و در مقام قیاس ،بخش معدن حتی با در نظر گرفتن صنایع معدنی ، سهم ناچیزی در تولید ناخالص ملی سرزمینمان دارد.

هرچند که از حدود 60میلیارد تن منابع معدنی کشور سخن به میان می آید ولی نباید فراموش کرد که بخش قابل توجه آن شامل مواد ، مصالح وسنگهای ساختمانی است . ایران از نظرتولیدات معدنی در سطح جهانی قابلیتی ندارد و سهمی حدود 8/0 درصد از ارزش تولید سالیانه معدنی دنیا را به خود اختصاص داده است .بغیر از گچ و باریت ؛ ایران از نظر ذخایر و تولیدات معدنی ، در هیچ ماده ای جزو 10 رتبه برتر دنیا نیست. از سوی دیگر در زمینه صنایع معدنی، ایران در تولید سیمان رتبه 5 و در تولید فولاد رتبه 15 را داراست که آن هم بواسطه مزیت انرژی ارزان به عنوان شاخص اصلی در تولید سیمان و فولاد است.

به هر حال ،ملاک و معیار تولید است نه منابع و ذخایر ،در نتیجه  ایران بعنوان یک بازیگر مهم در عرصه داد و ستد مواد معدنی استراتژیک و صنایع مترتب برآن محسوب نمی شود و همین سبب شده است که ایران از نظر ضریب سهم معدن در اقتصاد ملی  (MCI) ، رتبه 73 دنیا را کسب کند.

راه دراز و دشواری در پیش است تا بتوان از این پتانسیل و ظرفیت خداداد ،جهت توسعه اقتصادی و پیشرفت کشور استفاده کرد و ایران به یک کشور معدنی تبدیل شود؛چرا که رقبای منطقه ای بیکار ننشسته اند ،زمان سریع سپری می شود و فرصت ها به سرعت از کف می رود. چنین تحولی علاوه بر مدیریت صحیح ،به میلیاردها دلار سرمایه نیاز دارد که بهترین راه آن بهره گیری از سرمایه گذاری خارجی و دانش فنی بین المللی است.

عضو کمیسیون معدن - خانه اقتصاد ایران

94105

 

کلید واژه ها :
نظرات
ADS
ADS
پربازدید