اتاق خبر: در حالیکه از فعالیت هشتمین هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اندکی بیش از یک سال میگذرد، استعفای رئیس موجب واکنشهای متفاوتی شده و فضای اتاقهای بازرگانی سراسر کشور ملتهب کردهاست، چراکه شوک حاصل از غافلگیری استعفای ناگهانی محسن جلالپور یک روی سکه و چالش انتخاب جانشین وی طرف دیگر این ماجرا است.
در حالی که هیأت رئیسه اتاق بازرگانی برای تحلیل وضعیت تأمل کرده و از احتمال نپذیرفتن استعفای رئیس سخن میگفتند، تصمیم هیأت رئیسه اتاق بازرگانی کرمان برای پذیرفتن استعفای جلالپور از عضویت در هیأت نمایندگان این اتاق، کار را یک سره کرده و با خروج وی از هیأت نمایندگان این اتاق براساس قانون عضویت در اتاق ایران هم ابطال میشود.
البته برخی منتقدان نظری متفاوت داشته و هیأت رئیسه اتاق ایران را متهم میکردند که به دنبال خریدن زمان هستند تا امکان را برای انتخاب رئیس مد نظر خود فراهم کنند و تصمیم کرمانیها این فرصت را از ایشان گرفتهاست.
به هر حال پشت پردهها هرچه باشد در واقعیت امر تأثیر نداشته و هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی باید به دنبال انتخاب رئیس جدید باشد.
در نگاهی به اخباری که پس از استعفای جلالپور در رسانههای مختلف و فضای مجازی منتشر شده، بسیاری از آنها نگاه تخریبی داشته و اتاق بازرگانی ایران، هیأت رئیسه و رئیس مستعفی آنرا مورد هجمه قراردادهاست و اتفاق تأسفبار آن مواضع برخی اعضای هیأت نمایندگان است که از چارچوب انتقاد خارج شده و به تخریب روی آورده است.
برای درک بهتر شرایط، یک سال و چند ماه به عقب بازگردیم، به روزگاری که پس از اعلام نتایج انتخابات هیأت نمایندگان اتاقهای بازرگانی سراسر کشور و مشخص شدن ترکیب هیأت نمایندگان اتاق ایران، رأیزنیها برای انتخاب هیأت رئیسه شروع شدهبود.
محسن جلالپور، پدرام سلطانی، مسعود خوانساری و محسن مهرعلیزاده اصلیترین گزینههای ریاست بودند و از آنجاییکه جلالپور هم به نوعی چون سلطانی و خوانساری که سرلیستهای ائتلاف فردا در تهران بودند، نفر اول این گروه در کرمان شناخته میشد، احتمال قریب به یقین رقابت اصلی میان یکی از این سه نفر با محسن مهرعلیزاده بود.
در نهایت هم این اتفاق افتاد و جلالپور و مهرعلیزاده به عنوان دو کاندید اصلی هیأت رئیسه معرفی شدند و با انصراف رقیب در لحظههای آخر، محسن جلالپور به عنوان نامزد از پیش برنده انتخاب رئیس اتاق ایران وارد میدان شد.
قطعا اهالی اتاق بازرگانی فراموش نکردهاند، استقبال ویژه و فرش قرمزی را که بسیاری برای رئیس از پیش منتخب پهن کرده بودند، تعریف و تمجیدهای خارج از قاعده و مصاحبهها و اظهارنظرهایی که یکی پس از دیگری در حمایت از محسن جلالپور رسانهای میشد و بسیاری وی را اولین رئیس اتاق میخواندند که از بدنه واقعی بخش خصوصی به این جایگاه راه پیدا کردهاست.
دوباره به امروز باز میگردیم، انتقادات تند و بیرحمانه علیه رئیس مستعفی و زیر سؤال بردن همه آنچه که در قریب به ۱۴ ماه گذشته در اتاق بازرگانی اتفاق افتاده است.
اینکه کارنامه رئیس اتاق بازرگانی با نقاط ضعفی روبرو است، غیرقابل انکار است، اما این سؤال مطرح است که این نماندگان منتقد تا کنون کجا بودهاند؟ در این مدت در نشستهای ماهانه اتاق بازرگانی استان خود و اتاق ایران شرکت نمیکردهاند؟ یا شاید هم تا به امروز از وجود این همه روزنامه، خبرگزاری و سایت خبر نداشتهاند؟
آن عده از اعضای هیأت نمایندگان اتاقهای بازرگانی که این روزها مدعی ضعف و سوءمدیریت در اتاق بازرگانی ایران هستند و علیه جلالپور سخنرانی میکنند، چرا تا کنون سکوت کردهاند؟
اگر فرض را بر این بگیریم که تمامی آنچه درباره عملکرد رئیس مستعفی مطرح میکنند واقعیت دارد، چرا تا کنون سکوت کرده بودند و اگر مقرر شود که به دلیل همه این اتهامات رئیس اتاق مورد محاکمه قرارگیرد، سهم کوتاهی، سکوت و تماشاچی بودن ایشان از همه این ضعفها چیست؟
نکته جالب توجه، بعد از تخریب رئیس پیشین، تکریم و تعظیمهایی است که برای رئیس احتمالی آینده خرج میشود، اتفاقا چه آشنا است این تا کمر خم شدنها و فرش قرمز پهن کردنها و چه قیمتی دارد این عنوان ریاست در این بازار بیقیمت.
علی شفائی
منبع: دنیای اقتصاد
95102