به گزارش اتاق خبر، وصال روحانی:جیمز باند نزدیکترین نمونه و شبیه ترین اثر به فیلم های بورن لااقل به لحاظ موضوع و داستان و متمرکز بودن بر یک کارآگاه مخفی و پلیس ویژه است. «باند»ها عمری ۵۴ ساله یافته اند اما تفاوت عمده قهرمان این داستان ها با چهره مرکزی «بورن» این است که «۰۰۷» آخر و نهایت هوشیاری و مجهز به ذهنی فوق العاده خلاق است اما بورن به سبب اتفاق و تصادف و برخوردی که برایش روی داده، از ورطه فراموشی می آید و هر چند قابلیت های رزمی خیره کننده ای دارد اما از دنیای گذشته اش فقط همین حس مبارزه جویی را برای خود حفظ کرده و آنجا که باید به یاد بیاورد چیست و کیست و چرا در نقطه فعلی قرار دارد، هیچ چیز نمی داند و سایرین باید به او اطلاعات لازم را بدهند. بورن انسان ماشین واری است که پس از محو حافظه اش همچنان سریع و صاحب قوه واکنش های به موقع است اما نمی داند آنهایی که او را تعقیب می کنند چرا خواستار به قتل رساندن وی هستند و آیا می تواند به هر کس که از راه می رسد اعتماد کند یا خیر و فلسفه زندگی کنونی اش برای او نامعلوم است.
بازگشت دیمون و گرین گرس به عرصه بورن
مشخصه مهم ورسیون جدید سری فیلم های جنایی و حادثه ای «بورن» که نام آسان و سر راست «جیسن بورن» به آن اطلاق شده، این است که مت دیمون و پل گرین گرس را به این فرانچیز موفق و قلب حوادث پر شمار آن بازگردانده است. این دو در مقام بازیگر نقش اول و کارگردان از دلایل اصلی موفقیت سه فیلم نخست بودند اما بعد از کنار کشیدن آنها فیلم های چهارم و پنجم با بازی جره می رنر در رل اصلی به رغم فروش هایی قابل قبول به دوران اوج سه فیلم نخست رجعت نکردند.
بنابراین فیلم ششم که ۴ هفته از شروع اکران آن در سطح دنیا می گذرد و طی این مدت ۱۴۳ میلیون دلار در سایر قاره ها فروخته، فرصت مناسبی است تا گرین گرس یک بار دیگر اصل داستان بورن را مرور و پایه های کار را تقویت کند. برای یادآوری به بینندگان ۵ فیلم قبلی و یا اطلاع رسانی به کسانی که هیچیک از این آثار را ندیده اند، باید متذکر شویم که فیلم های بورن داستان یک مامور مخفی ویژه با قابلیت های فراوان در کشتن مخالفان و کشف مسایل مختلف است اما همان طور که پیشتر هم گفتیم، او دچار عارضه فراموشی شده و به یاد نمی آورد که اسمش چیست و چه بوده و چه می کرده و از کجا آمده و دنیایی که در آن زندگی می کند، چگونه است. در هر فیلم زن یا مردی که به طور تصادفی یا با روالی حساب شده در مسیر بورن قرار گرفته، اصول کلی را به او یادآوری و مسایل مهم را به وی گوشزد می کند. تا او برای تقابل با افرادی که در پی یافتن و حذف وی هستند آماده شود. اما در شروع هر فیلم تازه جیسن بورن این مامور فوق العاده فراموشکار باز در نقطه صفر ایستاده است، یعنی نمی داند چه کاره است، چه کسانی بدنبال او هستند و چرا خیال کشتن اش را دارند اما بدون این که بداند و بفهمد، همه توانایی های رزم آوری اش را به یاد می آورد و به مرحله اجرا می گذارد تا زنده بماند و رقبایش را نابود کند.
برخوردها و انفجارهای مختلف
بر اساس داستان و اتفاقات فیلم، این اثر سینمایی تازه نکاتی کلیدی تر را در قیاس با پنج فیلم قبلی درباره ریشه ها و خاستگاه جیسن بورن ارائه می کند و همه چیز در طول فیلم با هیجان و برخوردها و انفجارهای مختلف همراه است تا این که به سکانس پایانی فیلم می رسیم که در شهر لاس وگاس واقع در ایالت نوادای آمریکا شکل می گیرد و این قسمت از فیلم البته چیزی که باید باشد نیست و پایانی احمقانه را بر یک موضوع جدی و دراماتیک ترسیم می کند.
یک سوال عمده این است که «بورن» بعد از این همه تعقیب و گریز و مشکلات و ابهام هایی که برشمردیم، در حدفاصل داستان فیلم های پنجم و ششم چه می کرده است؟ پاسخ این سوال این است که او به دلایلی ناشناخته در مسابقات رزمی و مشتزنی شرکت می کرده است اما وقتی نیکی پارسونز یک مقام امنیتی ویژه (با بازی جولیا استایلز) او را صدا می زند و ماموریتی جدید را به وی ابلاغ می کند، دلایل تازه ای به وجود می آید تا «بورن» با گذشته محو و فراموش شده اش ارتباط برقرار کند و با کسب مجدد همان توانایی های رزمی در اجرای وظیفه محوله موفق باشد. قدر مسلم این که تاکتیک های مبارزاتی و برخوردهای مسلحانه در ۱۵ سالی که از عرضه فیلم های بورن می گذرد، تحول زیادی داشته و حالا بد اندیشان با روش ها و وسایلی آدم کشی می کنند که پیشتر بی سابقه بوده و ارتباطی با متدهای کهن و سنتی ندارد.
در عصر هکرها
بعلاوه، این عصری است که در آن سلاطین هک کردن کامپیوترها و اطلاعات فروش هایی همچون ادوارد اسنودن و جولی ین اسانژ بر جهان حکم می رانند و خیانت به سازمانی که در آن کار می کنند، یک اصل رایج است و در همین راستا پارسونز هم با همکاری با یک هکر از قماش ویکی لیکس ها به نام کریستین راسال (وینسنز کیفر) در صدد افشای تخلفات فراوان سازمان سیا بر می آید و برای رسیدن به این مقصود به یک شبکه اجتماعی که شبیه به فیس بوک است و آن را رویای عمیق نامیده اند، روی می آورد. او با استفاده از امکانات یک ایستگاه پیشرفته ارتباطاتی در ریکیاویک ایسلند وارد فایل های اطلاعاتی سیا می شود و چند برنامه پنهانی این سازمان جهنمی را که یکی از آنها مرتبط با تربیت مامورانی مثل جیسن بورن است و پای پدر وی (گرگ هنری) را نیز به میان می کشد، کپی برداری می کند تا به عنوان مدارک کج روی های سیا در اختیار عموم بگذارد. با این حال بدیهی است که اقدام پارسونز پنهان نماند و هیترلی (الیسیا ویکاندر) که از مسوولان واحدهای اطلاعاتی سیا است و نهاد متبوعش راجع به انواع آدم ها اطلاعات و اخبار جمع آوری می کند، سر از کارهای پارسونز در می آورد. ماجرا به اطلاع رابرت دووی (تامی لی جونز) رییس بخش عملیاتی سیا می رسد و او از هیترلی و یک قاتل مزد بگیر با اسم مستعار و لقب اطلاعاتی «آست» (ونسان کاسل) می خواهد که اضافه بر پارسونز جیسن بورن را هم سر به نیست کنند زیرا مامور ناراضی و محصول بارز عملیات پنهانی واحدهای عملیاتی مخوف سیا است.
این ماجرا ادامه دارد!
از آن پس فیلم جدید پل گرین گرس و مت دیمون داستان دوئل پرطمطراق بورن با کاراکتر ونسان کاسل برای حذف یکدیگر است. این در حالی است که بورن می کوشد در راه بازیابی گمشده هایش درباره پدر خود نیز کسب اطلاعات و دووی را هم سرکوب کند. حجم این خواسته ها و ماموریت ها به حدی است که طبعا باید در انتظار ساخت قسمت های بعدی فیلم های بورن نشست زیرا او بعد از بازگشت گرین گرس و دیمون به پروژه دوباره مرموزتر و پرکارتر و پر داستان تر شده است و چه چیزی بهتر از این برای یونیور سال، شرکت سازنده اصلی این فیلم های پرطرفدار و سودساز؟
مشخصات فیلم
عنوان: «جیسن بورن»
محصول: کمپانی یونیور سال با مشارکت پرفکت ورد پیکچرز
تهیه کنندگان: فرانک مارشال، جفری ام واینر، بن اسمیت و گریگوری گودمن
سناریست ها: پل گرین گرس و کریستوفر روز
مدیر فیلمبرداری: بری اکروید
تدوینگر: کریستوفر روز
طول مدت: ۱۲۳ دقیقه
بازیگران: مت دیمون، تامی لی جونز، الیسیا ویکاندر، جولیا استایلز، آتو اساندو، اسکات شپرد، بیل کمپ، وینسنز کیفر، استیفن کانکن و گرگ هنری
بانی فیلم به نقل از Variety
