به گزارش اتاق خبر، بسياري از کارشناسان و تحليلگران اقتصادي بر اين باورند نرخ ارز در سال آينده ميتواند به يکي از مهمترين چالشها براي اقتصاد ايران تبديل شود و اگر شرايطي مهيا نشود تا قيمت آن شکل واقعي پيدا کند، شاهد تورم سنگيني در نرخ بسياري از کالاها خواهيم بود. البته اين مهم رابطه مستقيمي با ايجاد گشايشهاي سياسي و بينالمللي خواهد داشت و اگر از شدت تحريمها کاسته شود و جابهجايي پول با شکل راحتتري انجام گيرد ميتوان انتظار داشت نرخ ارز با روند کاهشي بيشتري همراه شود، در غير اين صورت، شرايط تغييري نميکند و افت قيمتها نيز موقتي خواهد بود. نکته مهم ديگري که طي روزهاي اخير سر و صداي زيادي داشت، موضوع حذف ارز 4200 توماني است که فعالان اقتصادي قيمتگذاري را کاري غيرکارشناسي ميدانند و معتقدند دونرخي بودن ارز در هر شرايطي رانت سنگيني را به دنبال دارد. در همين خصوص مهدي کرباسيان، تحليلگر مسائل اقتصادي، گفتوگويي را با «آرمانملي» انجام داده که در ادامه ميخوانيد.
خيلي از کارشناسان بر اين باورند دولت ممکن است بخواهد در سال پاياني، دلار را با قيمت نازلتري به دولت بعدي تحويل دهد، به عبارتي ديگر سقوط قيمت دلار براي ايجاد جو رواني مثبت در کشور است. نظر شما در اينباره چيست؟
بايد متذکر شوم، نرخ ارز تابعي از توليد ملي، GDP کشور، صادرات، (به خصوص در کشور ما که فروش نفت درآمد اصلي کشور است) هزينههاي کشور و شاخصهاي ديگر همچون نرخ تورم خواهد بود و در محاسبه آن تمام اين موارد لازم است. ضمن اينکه يک شاخص بسيار مهمي ديگر هم وجود دارد که مبحث رواني و ورود و خروج سرمايه است. همچنين در مورد ورود سرمايه بايد اشاره کرد، در مقطع فعلي اين مهم نزديک به صفر است و درعين حال خروج آن هميشه وجود داشته و در سالهاي اخير به شدت تشديد شده است. به طوري که اين روزها خبرهاي بسياري در اين خصوص همچون خريد ملک در ترکيه يا دبي و مهاجرت که تابعي از جو سياسي کشور است و روي اقتصاد اثرگذار خواهد بود، ميشنويم، در کنار آنها تحريم جدي و سنگيني که وجود دارد و جابهجايي پول را دچار مشکل کرده، منجر ميشود تا محاسبه نرخ ارز تا حد زيادي تحت تاثير قرار بگيرد و غيرواقعي شود.
به نظر شما از چه راهکارهايي ميتوان به قيمت واقعي ارز در کشور دست يافت؟
بايد بگويم در شرايط کنوني اگر قرار شود نرخ ارز عدد مشخصي شود، متاثر از آن عواملي که اشاره کردم بيشتر خواهد شد. لذا اگر تنش سياسي کمتر شود و اصلاحاتي در رابطه با روابط بينالمللي انجام گيرد و تحريمها شدت کمتر پيدا کند، جو رواني بهتر خواهد شد. اما بايد بپذيريم که قيمت ارز فعلي بر اساس محاسبات همچنان باقي خواهد ماند، مگر آنکه صادرات نفت عادي شود و ريسک کشور از رقم هفت که بدترين دوران است پايينتر بيايد، اين در حالي است که ما از دهه 80 صحبت انتقال ريسک چهار به سه داشتيم و درنهايت اگر همه اين پارامترها انجام گيرد قيمت ارز واقعي ميشود، ولي بايد بپذيريم که متاسفانه، ارزش ريال به طور جدي کاهش پيدا کرده است و اين معضل با سخنراني و شعار حل نميشود، بلکه بايد اقدامات سياسي مناسب، تعاملات بينالمللي و صادرات تامين ارز انجام گيرد. در مورد صاردات غيرنفتي هم بايد بگويم در حال حاضر بهتر شده اما بخشنامهها و دخالتهاي متعدد در واحدهاي مختلف منجر شده تا به رقم واقعي نرسد. ضمن آنکه ريسک بيمه و جابهجايي ارز هم مشکلساز خواهد بود. در حالت کلي همانطور که اشاره کردم، با سخنراني و اينکه بتوان مقداري پول بلوکه شده را از کشوري گرفت، اتفاق فوقالعادهاي نخواهد افتاد. گرچه ممکن است قيمتها کمي کاهش يابد، اما موقتي است و واقعي نخواهد بود. بديهي است در قيمت فعلي هم به دليل تنشها کمي حباب وجود دارد.
طي روزهاي اخير اظهارنظرهاي بسياري را از سوي فعالان اقتصادي مبني بر حذف ارز 4200 توماني در سال آينده ديديم و کميسيون تلفيق بارها نسبت به اين مورد اشاره کرد. به زعم شما اين اقدام چه تبعاتي براي اقتصاد کشور در سال آينده خواهدداشت و آيا ميتوانيم منتظر ارز تک نرخي باشيم؟
در اين مورد بايد بپذيريم که ارز 4200 توماني غير واقعي است. تصميمگيري درباره اين مبلغ از روز اول هم غيرکارشناسي و غيرواقعي بود که در يک جلسه اتخاذ شده و موجب شد تا همزمان با امنيتي کردن ارز و اصرار بر نرخ 4200 تومان، ميزان زيادي از ذخاير ارزي کشور مشکل پيدا کند و مبناهاي اقتصادي را بهم ريخت و ميتوان گفت متاثر از آن تحريم آمريکا درباره ايران تشديد شد. اما تصميماتي که از سال 98 شکل اصلاحي گرفت، توانست در سال 99 تا حدي مشکلات را کمتر کند. اين در حالي است که در سال 97 اگر تصميم هيجاني اتخاذ نميشد، شرايط بهتر بود. لذا مبناي ارز 4200 توماني غلط است. در مورد تک نرخي شدن ارز هم به نظر ميرسد که اين غيرعملي است و تصميماتي که در رابطه با نرخ سود بانکي و بازار سهام و تشويق مردم براي حضور در اين بازار گرفته شد نيز اشتباه بود.